شاید نتوان زبان یا گویشی را پیدا کرد که از لغات بیگانه خالی و بی بهره باشد؛ چراکه در روزگار ما با این همه وسایل جدید ارتباطی، اقتباس واژگانی از زبان بیگانه طبیعی است؛ از طرف دیگر، یکی از نشانه های تمدن یک ملت یا قومی، ارتباط و برخورد او با سایر اقوام و ملل است.

در جهان امروز با آن همه وسایل ارتباطی که دنیا را به دهکده ای جهانی تبدیل کرده، شاید چند قبیلهٔ دورافتاده را بتوان یافت که در زبان آن ها نشانی از واژه های بیگانه نباشد که علت این عدم آشنایی هم می تواند عدم شناخت یا عدم ارتباط با جوامع مختلف باشد. ارتباط زبانی و به تبع آن تبادل واژگان یکی از راه های ارتباطی اقوام و ملل گوناگون است. این تبادل واژگانی از قدیم الایام در همهٔ زبان های زندهٔ دنیا وجود داشته است. گویش بهبهانی مانند سایر گویش ها از این رهگذر به مرور زمان، واژگانی را از دیگر گویش ها به وام گرفته است. یکی از زبان هایی که به دلایل گوناگونی چون وجود شرکت ها و نیروهای انگلیسی و... واژگانی به گویش بهبهانی وام داده است، زبان انگلیسی است. این تاثیر واژگانی را می توان به چند دسته تقسیم کرد: الف) واژگانی که عینا در فارسی هم وجود دارند. برای نمونه چند مورد از این وام واژگان ذکر می شود: 🖋اصطلاحات پزشکی: آپاندیست، آسم، ارتودنسی، پانسمان و... 🖋اصطلاحات فنی: باک، پدال، پمپ، ترافیک، ترمز و... 🖋وسایل نقلیه: اتوبوس، اتومبیل، تاکسی، تانکر و... 🖋برق: آیفون، باتری، ترانس، دینام و... 🖋پارچه: ارگاندی، ارگانزا، ترگال، تریکو و... 🖋لباس: اورکت، پاپیون،تاپ، تی شرت و... 🖋خیاطی: اپل، پرو، پلیسه، ژورنال و... 🖋آرایشی: تتو، دکلره، کلیپس، گریم، ماسک و... نکته: لازم به ذکر است که برخی از این واژگان در گویش بهبهانی گاهی با اندکی تغییر در تلفظ کاربرد دارند؛ مثلاً واژهٔ «بلوز» در گویش بهبهانی به صورت «بُلیج» و یا «ژاکت/جاکت» تلفظ می شوند. مِم اورکت وُ بُلیج وُ جاکت اِسِّه سی عطا هی بگو مهدی بیا (سید، 1386: 126) ترجمه: من اورکت، بلوز و ژاکت برای عطا خریدم تو پیوسته بگو مهدی بیا! ب) واژگانی که بیشتر در این گویش کاربرد دارند و در زبان فارسی، کمتر دیده شده اند: 🖋تُرُپَی/toropay به دانه های ریزی گفته می شود که بر اثر خارش، گرمی، بیماری و... در بدن به وجود می آیند. اصل این واژه «drop» به معنی«قطرهٔ آب» است با فرآیند واجی ابدال «د/ت». 🖋دِرِیس/ derys پوشیدن لباس آراسته و خود را برای بیرون رفتن مهیا کردن. برگرفته از واژهٔ «dress» به معنی«لباس». 🖋هیکَّی/ hikkay به معنی«سکسکه» برگرفته از واژهٔ انگلیسی «hiccup» با کمی تغییر. 🖋لیک کردِه/ lik kerde نشت کردن یا چکه کردن آب، روغن و یا هر مایع دیگر از جایی. برگرفته از «leak» انگلیسی. 🖋گُلُپ/ golop این واژه در فرانسوی و انگلیسی «glob» است در این زبان ها علاوه بر معنی گوی، زمین و توپ به معنی چراغ نیز هست. در گویش بهبهانی، علاوه بر معنی چراغ معانی دیگری نیز دارد که عبارت اند از: الف) گونه. قسمت برجستهٔ صورت. ب) جرعه، مقدار آبی که یک باره نوشیده شود. در اینجا منظور «قُلُپ» باشد. 🖋بیم/ bim تیرآهن، فولاد، میلهٔ آهنی. برگرفته از واژهٔ انگلیسی «beame». و کلمات بسیار دیگر که در جلد اول و دوم کتاب «تبارشناسی واژگان در گویش بهبهانی» از نگارنده ذکر شده است. 14:10
بهبهان هیستوری
با ما در ارتباط باشید