زبان با فرهنگ ارتباط مستقیم دارد و با بررسی همین ارتباط مستقیم، می توان به نقش و تاثیر زبان، در مطالعات فرهنگی پی برد. در ادب عامه، زبان محاوره اهمیت دارد تا جایی که گاهی سرعت تحول این زبان متناسب با تحول زندگی مردم می شود.

سازندگان، رواج دهندگان و کاربران زبان محاوره، خرده فرهنگ ها و گروه های مردم هستند. رمضان یکی از ماه هایی است که به دلیل فرهنگ خاص، دارای اصطلاحات و واژگان تاثیرگذار در هر زبان و گویش است که در اینجا به پاره ای از این موارد اشاره می شود: *آبستنها: این واژه مخفف جمله ی(آب است تنها)است و به معنی"فقط فرصت نوشیدن آب"می باشد. این اصطلاح در بهبهان در سحرگاهان به سحرخیزان اعلام می شود تا بدانند فرصت زیادی تا اذان صبح نمانده و نمی توانند دیگر سحری بخورند و آخرین مهلت برای نوشیدن آب است. *سِ کَم مِ یَی: اگر ماه رمضان 29روزه باشد به آن"س کم م یی" می گویند و اگر این ماه قمری 30 روزه باشد "سی پر"می گویند. *دُعِی سِرِ شُوم: منظور دعای افتتاح است که در اول شب های ماه رمضان خوانده می شود. *دُعِی سحر: منظور دعای مخصوص سحرگاه است. *تِروزی میزوُ: "تروزی میزو/ترازو و میزان" نام ستارگانی است که مبنای بیداری سحرگاهان و خوردن سحری قرارمی گیرند. زمان بیداری در سحر بر اساس جایگاه این ستارگان نسبت به خط الراس بود. این ستاره ها متشکل از ستارگان"دُبِّ اکبر و دُبِ اصغر"هستند که به صورت عمودی و افقی قرارمی گیرند. این ستاره ها از سه ستاره ی بزرگ در بالا و سه ستاره ی کوچک تشکیل شده که مدار حرکت آن ها از مشرق به مغرب است. زمانی که این ستاره ها یک سوم آسمان را طی کنند موقع پختن غذای سحری است و وقتی دو سوم آسمان را بپیمایند وقت خوردن سحری است و با ناپدید شدن ستاره ها سحر فرامی رسد و از خوردن دست می کشند. کنون که خور به ترازو رسید و آمد تیر شدند راست شب و روز چون ترازو و تیر "معزّی" 🖍حاجیه فرخنده نشاتی گروه تاریخ و ادبیات بهبهان
بهبهان هیستوری
با ما در ارتباط باشید