یکی از ماه های قمری درتاریخ مسلمانان، "ماه محرم"است. محرم یکی از ماه های حرام است و در نزد اعراب اهمیت خاصی دارد و پس از اسلام، این ماه نیز نزد ایرانیان اهمیت خاصی پیدا کرد. اگرچه بعدها، نحوه ی برخورد ایرانیان و امویان با محرم، تغییر کرد.

درآغاز،نخستین روزهای ماه محرم مبارک و میمون بود چون شروع"سال نو قمری"، با ماه محرم بود اما شهادت امام حسین (ع) و وقوع حادثه ی عاشورا، چهره ی محرم را با غبار حزن و اندوه، ماتم زده کرد. در این هنگام بود که هر گونه عمل شادی بخش از سوی شیعیان وبه ویژه ایرانیان، حرام شد. و اما امویان، در این روزها با پوشیدن بهترین لباس ها و آرایش کردن و جشن گرفتن، ابراز شادی می کردندکه این رفتار آنان ریشه در کینه و عداوت دیرینه شان با اهلبیت پیامبر (ص)داشت. اما در بهبهان هم همانند سایر نقاط کشور، محرم آداب و رسومی دارد به همراه باورهایی که برخی از این باورها امروزه کم رنگ شده اند، برخی به مرور زمان تغییر کرده اند،برخی باورها در دو ماه محرم و صفر رعایت می شوند و برخی از آن ها بیش تر در دهه ی اول محرم به ویژه شب تاسوعا و عاشورا مورد تاکید هستند. در اینجا به پاره ای از آن باورها یا رسوم پرداخته یا اشاره می شود: :seedling:ساغری: قبلا رسم بود که چند روز قبل از ماه محرم، خانواده داماد برای عروس(نامزد) یک دست لباس سبز تهیه می کردند تا عروس، شب تاسوعا و عاشورا بپوشد. این دست لباس در گذشته با نوعی کفش سبز همراه بود که به آن"ساغری" می گفتند. اگرچه، امروزه این رسم تهیه لباس محرمی کمابیش رایج است اما دیگر خبری از ساغری نیست. :seedling:در ماه محرم بنا به نذر برخی افراد لباس سبز و برخی لباسدسفید می پوشند و بعضی سیاه پوش می شوند. :seedling:قدمای ما معتقد بودند که در این ایام، نباید لباس"قرمز"پوشید. زیرا، لباس قرمز تداعی گر شخصیت"شمر"است و هم این که پوشیدن این رنگ، در ایامی که اندوه اهل بیت به نهایت می رسد به نوعی"شماتت" کردن و اظهار شادی در مقابل آن ها محسوب می شود. اگرچه، گاهی افرادی که برآمدن حاجتشان به تاخیر می افتاد لباس این رنگ را از عمد می پوشیدند. :seedling:دندوُ ریزَی: بهبهانی ها معتقدند که اگر کسی شب عاشورا بخندد یا آدامس بجود، دندان هایش می ریزد زیرا انجام این کارها را به نوعی کنایه از"اظهار شادمانی" می دانند. بروز این حالت"دندوریزی" درواقع نوعی"نفرین" هم هست وقتی به کسی گفته می شود: "خدا دندو ریزَی سیش بی". :seedling:سردِکَی: در گذشته مردم بهبهان معتقد بودند که تاسوعا و عاشورا به نشانه ی عزاداری نباید کسی سرش را شانه بزند و به آراستن مو بپردازد زیرا شخص مبتلا به عارضه ی"سردکی/تکان مداوم سر" می شود. البته رعایت این موارد به دلیل اظهار همدردی با اهل بیت پیامبر(ص) و احترام به آن ها و حالت حزن و اندوه به خود گرفتن در این ایام سوگواری است. :seedling:گذشتگان معتقد بودند که شب و روز قتل(عاشورا) هوا بسیار گرم و مه آلود می شود هر چند که فصل زمستان باشد که در این صورت می گویند: "آسمُوی کفن پوشیده" یعنی، آسمان هم در سوگ سیدالشهدا خون می گرید. این عقیده، نشانگر نهایت سوگواری عالم امکان و جهان هستی در عزای سالار شهیدان است. :seedling:قدما، در دو ماه محرم و صفر، حنا، استفاده نمی کردند و به طور کلی "هرگونه وسایل زینت بخش که نشانه ی دلخوشی و شادی بود" به کارنمی بردند، لباس نو نمی پوشیدند، نمی دوختند و حتی وسیله نو نمی خریدند، عقد و ازدواجی صورت نمی گرفت و به منزل نو نقل مکان نمی کردند چون معتقد بودند شگون ندارد. عزاداری ماه محرم فقط خاص مردها نبود بلکه زن ها هم به عزاداری می پرداختند وقتی گفته می شد: ماه محرمن، کسی نخنده/ دِتا سنگ سیاه به سینه بنده: که بیانگر نوعی رسم قدیمی است که گروهی از عزاداران با سنگ به سینه ی خود می زدند؛ می توان به عمق تاثر مردم اعم از زن و مرد، بزرگ و کوچک،در این ماه و ارادت آن ها به امام حسین (ع) پی برد. این بیتی است که در عزای حسین(ع) بیش تر توسط زن هایی خوانده می شد که در محلّه ها و یا خانه ای جمع می شدند و به عزاداری می پرداختند. در قدیم، عزاداران گاهی با پای بدون کفش به عزا می پرداختند و برخی به سر خود گِل می زدند. همه ی این توصیه ها و باورها، بیانگر اعتقاد مذهبی مردم ما و احترام فوق العاده آنان به اهل بیت است که با رعایت کردن این موارد در واقع با آنان اظهار همدردی می کنند. شانه نکردن مو یا نخندیدن و اظهار حزن و اندوه کردن، نمادی از هر گونه رفتار شادی بخشی است که در این ایام،از یک شیعه واقعی نباید ظاهرشود. بهبهانی ها در شب عاشورا مراسم خاصی دارند که با رفتن به حجله هاموسوم به"حجله قاسم"و یا اماکن مذهبی و زیاتگاه ها، به شب زنده داری و یا به اصطلاح"شُو روُزَی"می پردازند. 🖍فرخنده نشاتی
بهبهان هیستوری
با ما در ارتباط باشید