ضرب المثل ها هم مانند اشعار، یکی از عوامل بقای واژگان زبان هستند. بسیاری از لغات، اصطلاحات و کنایات زبانی در مثل ها ضبط می شوند. در این صورت با حفظ و ثبت این مثل ها هم از زوال و مرگ واژه پیشگیری می شود و هم می توان به اطلاعات بسیار ارزشمندی در باره برخی واژگان دست یافت.
فُجَّه: واژه کلیدی در این مثل شعر گونه، واژه"فجه" است. فجه احتمالا ریشه عربی دارد و مشتق از(ف. ج. ج) و به معنی "راهی که از میان کوه ها بگذرد." این واژه در گویش بهبهانی با فعل"کرده" همراه شده و به صورت "فجه کرده"به کارمی رود. فجه کرده در گویش بهبهانی نوعی کنایه است که با طعنه نسبت به کسی گفته می شود که به سبب موقعیت هایی که در زندگیش به صورت ناگهانی و غیرمترقبه پیش آمده، دچار غرور کاذب شده و خود را در سطحی بالاتر و برتر از دیگران ببیند. در این صورت می گویند که او فجه کرده است. یعنی با دیدن جاه و جلال، شکوه و عزت خویش، مغرور شده و دچار خودبینی و حتی خودبرتربینی گشته است. وقتی به کسی گفته می شود: چتن که فجه کردیه /اَ پله ها نیفتیه با طعنه و کنایه به او گوشزد می شود که دچار غرور و نخوت شده ای و در اثر این غرور با خود برتربینی، از دیگران فاصله می گیری اما مواظب باش که بالابودن ها دوامی ندارد. *نکته: این واژه علاوه بر معنی ذکر شده به معنی لایه هم کاربرد دارد. چنان که اصطلاح"سه فُجِّه ای" به معنی"سه لایه" یا"لایه لایه بودن" بیش تر در مورد افراد چاقی به کار می رود که شکم آن ها بسیار بزرگ است چنان که به قول بهبهانی ها: (سه کِر تِ کُمِی.) یعنی در اثر چاقی زیاد شکمش لایه لایه شده است. و سه لایه گوشت روی هم قرارگرفته است. :حاجیه فرخنده نشاتی